داستان تمدن اسلامي پ :


اقْرَأْ بِ . ، اقْرَأْ وَ . .


سلام عليکم .


ديروز يکي اومده بود ، حالا از کجا !؟ و از طرف کي !؟ بمونه ، و نه تنها آب بلوک ما رو قطع کرده بود ! بلکه زنگ واحد ما هم زد و گفت آبتون قطع شد !؟ و بيان پايين !


ومنم رفتم و وقتي گفتيم ! خب حالا بدون آب چيکار کنيم !؟ گفت فعلا وصل ميکنم بشرط اينکه فردا بياين اداره آب و قبضتونو بگيرين و شنبه هم پرداخت کنين ، وگرنه . .


. ، وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً . ، وَعَلَّمَ آدَمَ . ، وَقُلْنَا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ . ، فَأَزَلَّهُمَا الشَّيطَانُ . .  


من کاري به اين ندارم که يه سال قبل از اينکه بدنيا بيام گفته شده آب و برق مجاني ، همونطور که کاري ندارم به اينکه رييس دولتش گفته باشه مثلا : پس بودجه ي دولتو از کجا بياريم !؟


خب برا اينکه من اونوقت نبودم که پرسش :"بي پاسخ" نمونه و . ، يا بي دوا و :"واکسن" ! و . .


ولي حالا چي !؟ حالا که هستم چي !؟ يعني يکي نيست جلوشو بگيره ! جلوي اين :"ويروس" رو که دنيا رو گرفته !؟ و زمينه ساز هرچيزي شده ! اونم بنام دين ! بنام خدا ، پيامبر و امام و خليفه يا جانشين امامم !


حتي تو خونه ! مگه اينکه :"فاصله" گذاريها به خونه ختم نشه ! که آدم تکليف خودشو با خودش بدونه ! و بقولي نگه :


من چيکاره بيدم !؟


حيف ! بقول مارمولک : اسلام دست و بالو بسته !


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ، يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَينَ يدَي اللَّهِ وَرَسُولِهِ . ،  يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِي وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ . .


حالا بمونه که بقول شهيد مرتضي مطهري ، در آثار بدون استثناء خوبشون :


بعضيا ميگن اسلام خوبه ! بشرط اينکه حجت الاسلامش من باشم !


نه خدا و پيامبر ! يا کتاب خدا و سنت پيامبر !


نقله که شوراي :"شش" نفره ي خليفه ي دوم ، که بر خلاف اولي انتخابي نبود ، به آقا امير المومنين عليه السلام ، که ايشون رو هم تو شورا گذاشته بود ، گفته شد :


اگه به کتاب خدا ، سنت پيامبر و روش شيخين عمل مي کني ، با تو بيعت مي کنيم !


آقا در پاسخ چيزي گفته ! که با شرط و شروط اونا فرقي نداشت ! ولي ! شرط و شروط رو به ديگري پيشنهاد دادن و اونم قبول ! کرد ! و خليفه شد ! البته خليفه ي خدا ، پيامبر و شيخين و اونا ! و . !


آخه آقا ، اميرالمومنين ، گفته بود : من به کتاب خدا و سنت پيامبر و راي خودم عمل مي کنم !


حالا ، اينو بيشتر ميگم ، در ادامه ي داستان انشاءالله 

داستان تمدن اسلامي

داستان تمدن اسلامي ب

داستان تمدن اسلامي ت

داستان تمدن اسلامي پ

، ,؟ ,اينکه ,خدا ,پيامبر ,حالا ,پيامبر و ,خدا ، ,؟ و ,کتاب خدا ,سنت پيامبر ,أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

اینجا همه چی هست نود دانلود naghshetoranj xn--mgbaalyalct0mpbehbv12sfa وبلاگ دکتر زهرا کرمی باغطیفونی خلاصه کتاب و جزوات درسی اداره کتابخانه های عمومی شهریار گیسو به تماشا سوگند واژه ای در قفس است!!!! جامع ترین وبلاگ سئو